چرا از پدر و مادرم متنفرم؟ 8 دلیل ممکن و چه کاری باید انجام داد؟

چرا از پدر و مادرم متنفرم

دلایل متعددی وجود دارد که چرا از پدر و مادرمان متنفریم، و اغلب ما احتمالاً در مقطعی از زندگی خود به زبان می‌آوریم: «از پدر و مادرم متنفرم». این احساس به این معنی نیست که شما آدم بدی هستید. با این حال، بین اظهار نظر غیرمجاز در یک لحظه ناامیدی و احساسات قوی که نشانه یک مشکل عمیق‌تر است، تفاوت وجود دارد.

درک اینکه چرا از پدر و مادرم متنفرم؟

گهگاه به زبان آوردن کلمات “من از پدر و مادرم متنفرم” امری طبیعی است، به خصوص در سنین نوجوانی یا زمانیکه از رفتار عجیب و غریب آنها ناامید شده‌ایم. کاملا طبیعی است که با دیدن بدرفتاری، طرد شدن و آسیب‌های متعدد از سوی مادر و پدر نسبت به آن‌ها احساس بدی داشته باشید. زخم‌هایی که به شما وارد می‌شود، ممکن است آنقدر مهلک باشد که برای محافظت از خود از مادر و پدر خود دوری کنید و یا از آنها تنفر پیدا کنید.

با این حال، اگر واقعاً شروع به باور این موضوع کرده‌اید، مهم است که عمیق‌تر به این مسئله نگاه کنید. اگر نگران احساسات منفی خود نسبت به والدین خود هستید و حتی گاهی به جایی می‌رسد که دوست ندارید شبیه پدر و مادرتان شوید، بررسی افکار و احساسات پیرامون این نگرانی و اینکه از کجا آمده باشد می‌تواند مفید باشد.

۸ دلیل که چرا از پدر و مادر خود (والدین خود) متنفر باشیم

  1. شورش دوران نوجوانانی

معمولاً نوجوانان در حالیکه برای متمایز ساختن و فردی کردن خود تلاش می‌کنند، علیه خانواده خود شورش می‌کنند. فشار همسالان، عزت نفس، و عوامل استرس‌زا در مدرسه، همگی به نحوه واکنش یک نوجوان نسبت به والدین کمک می‌کنند. و در حالیکه برخی از اضطراب نوجوانان معمولی و مورد انتظار است و والدین آگاه هستند که چطور هیجان نوجوانشان را مدیریت کنند، اما گاهی اگر این اضطراب، بیش از حد ادامه یابد، این رفتار می‌تواند به افسردگی نوجوان اشاره کند.

  1. تجربه بدرفتاری یا سوء استفاده

شاید اختلال در کار یا بدرفتاری در خانه شما وجود داشته باشد که به این احساسات نفرت کمک کرده است. نشان داده شده است که مواردی از تروما، بدرفتاری یا سوء استفاده در دوران کودکی باعث ایجاد احساسات منفی نسبت به خانواده اصلی و اختلالات منفی عاطفی و رفتاری می شود.

  1. ارزش‌های مختلف

ارزش‌های والدین ما ممکن است با ارزش‌های ما متفاوت باشد. در بیشتر موارد، اگر به شیوه‌ای محترمانه که به عقاید همه طرف‌ها احترام می‌گذارد، رسیدگی شود، اشکالی ندارد. با این حال، هنگامی که والدین سعی می‌کنند اعتقادات خود را به فرزندان خود تحمیل کنند، این می‌تواند سنگین و ناعادلانه باشد. این رفتار اغلب با والدین همجنس‌گرا یا ترنس‌هراسی دیده می‌شود، اعضای یک مذهب سخت‌گیرانه یا فرهنگ پاکی هستند، یا دارای عقاید جنسیتی یا نژادپرستانه هستند. این پیش‌بینی‌ها می‌تواند منجر به ایجاد نفرت در کودکانی شود که این دیدگاه‌های ناسالم یا حتی ناایمن را ندارند.

  1. نادیده گرفته شدن از نظر عاطفی مورد

وقتی کسی در کودکی از نظر احساسی نادیده گرفته می‌شود، احساس تهی‌بودن، تنهایی و ناتوانی در درک علت را با خودش به بزرگ‌سالی می‌برد. گاهی اوقات مراقبان کودک ناآگاهانه باعث ایجاد این حس در کودکان می‌شوند. ناتوانی والدین در حمایت عاطفی از کودکان باعث حس تهی‌بودن و جداافتادن از خانواده در بزرگسالی می‌شود.

  1. مرزهای نامناسب و درهم تنیده

هنگامی که بدون مرزهای خانوادگی مناسب بزرگ می شوید، نسبت به افرادی که به حریم خصوصی عاطفی، فیزیکی و معنوی شما بی اعتنایی می‌کنند، معمولاً عصبانی می‌شوید. این امر در خانواده‌هایی رایج است که درگیر شدن را ترویج می‌کنند، که منجر به ایجاد مرزهای ضعیف می‌شود. در دوران کودکی، ممکن است متوجه نشوید که هیچ چیز غیر طبیعی در این مورد وجود دارد. اما وقتی بزرگ می‌شوید، متوجه می‌شوید که چگونه حقوق شما نقض شده است.

  1. انتقاد مداوم

اگر احساس می‌کنید هرگز نمی‌توانید کاری را درست انجام دهید، داشتن احساسات مثبت در مورد دوران کودکی یا والدینتان می‌تواند دشوار باشد. برخی از سبک‌های فرزندپروری نسل‌های قبل استفاده از انتقاد و شرم را برای تربیت فرزندان و شکل دادن به رفتارهای آنها توصیه می‌کردند. در حالی که در جامعه امروزی در حال تغییر است، ما هنوز در می‌یابیم که بین انتقاد مداوم و احساسات منفی نسبت به مراقبین رابطه وجود دارد. کودکانی که چنین بدرفتاری را تجربه کردند، بعداً گزارش کردند که در بزرگسالی رابطه آنها با والدین مختل شده است

  1. رها شدن

دلایل زیادی وجود دارد که چرا والدین ممکن است فرزند خود را رها کنند – برخی هدفمند و برخی خارج از کنترل آنها. از حبس، اعزام به خدمت، نگرانی‌های سلامتی یا مرگ، تا خروج پدر و مادری از خانه با میل و رغبت، همگی بر نحوه نگرش کودک در حال رشد به خود و دنیای اطراف تأثیر می‌گذارند. غیبت والدین می‌تواند بر سبک دلبستگی کودک تأثیر بگذارد، که به نوبه خود بر نحوه ایجاد و حفظ روابط آنها در بزرگسالی تأثیر می‌گذارد.

  1. سوء مصرف مواد مخدر

تجربه یا مشاهده مصرف مواد در خانه می‌تواند برای کودک آسیب‌زا باشد. بسیاری از کسانی که شاهد مبارزه والدین با عود بیماری و سوء استفاده بودند، نسبت به مراقبین به خاطر آنچه که تحمل کرده‌اند، احساس رنجش می‌کنند. زمانی که والدین مواد مصرف می‌کنند، معمولاً همان فردی نیستند که در هوشیاری هستند – یا ممکن است اصلاً از نظر احساسی یا فیزیکی برای فرزندشان در دسترس نباشند. این باعث هرج و مرج و سردرگمی کودک می‌شود که خاطرات و احساسات دردناکی در مورد این تجربه ایجاد می‌کند

علائم والدین سمی

در حالیکه این طبیعی است که گاهی اوقات از والدین خود عصبانی یا آزرده خاطر شوید، برخی از افراد احساس می‌کنند که رفتارهای والدین آنها در واقع سمی است و در نتیجه به نفرت آنها از آنها کمک می‌کند. گاهی اوقات، این ممکن است یک بخش معمولی از بزرگ شدن باشد – اما اگر نسبت به آنها نفرت یا نفرت شدیدی احساس می‌کنید، ارزش بررسی آن را دارد. باید مشخص کنید که این تحقیر از کجا می‌آید، به خصوص اگر احساس می‌کنید برخی از رفتارهای آنها مضر است.

علائم والدین سمی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • سرزنش مداوم

افرادی که همیشه دیگران را به خاطر اعمالشان سرزنش می‌کنند خسته کننده و نابالغ هستند. همه مرتکب اشتباه می‌شوند و همه ما باید آنها را قبول کنیم. با گذشت زمان، کودکان متوجه می‌شوند که آیا والدین آنها هرگز مسئولیت چیزی را بر عهده نمی‌گیرند و ممکن است از این بابت عصبانی شوند.

  • عدم بلوغ عاطفی

والدینی که دچار عدم بلوغ عاطفی هستند، نیاز به توجه دائمی دارند، اما از نزدیکی احساس ناراحتی می‌کنند. نیاز به اطمینان، همراه با بی‌میلی به صمیمیت، منجر به روابط تنهایی و گیج‌کننده با کودکان می‌شود.

  • بی‌احترامی

همه انسان‌ها صرف نظر از سنشان سزاوار احترام هستند. فرزندان نباید مورد بی‌احترامی والدین یا افراد خانواده قرار گیرند، زیرا این کار آسیب‌زا و مضر است.

  • استثمار

کودکانی که بدون رضایت آنها مجبور به انجام کارها می‌شوند یا به عنوان خدمتکار خانواده استفاده می‌شوند، مورد استثمار قرار می‌گیرند. این رفتار سمی و در برخی موارد حتی توهین‌آمیز است.

  • والدگری فرزندان

وقتی والدین بارهای عاطفی و نگرانی‌های خود را بر دوش فرزندشان می‌گذارند یا با او به عنوان یک همسر جانشین یا درمانگر رفتار می‌کنند، این امر ناسالم و مضر است. بار عاطفی ناعادلانه‌ای را بر دوش کودک خردسال تحمیل می‌کند.

  • باج‌گیری عاطفی

بزرگ شدن با والدینی که واقعیت شما را در مورد رویدادها انکار می‌کند، بسیار خسته‌کننده و منزوی‌کننده است و می‌تواند باعث شود اعتماد شما به آن‌ها را از دست بدهید.

چطور با احساس اینکه از پدر و مادر متنفریم کنار بیاییم؟

کنار آمدن با یک خانواده ناکارآمد می‌تواند دشوار باشد، اما غیرممکن نیست. بسیاری از مردم هنوز در خانه زندگی می‌کنند، یا ارزش‌های فرهنگی آنها به آنها اجازه نمی‌دهد از والدین خود فاصله بگیرند – مهم نیست چقدر سمی هستند. صرف نظر از وضعیت شما، ابزارهایی برای کمک به شما در بهبودی وجود دارد. مکانیسم‌های مقابله‌ای سالم، همراه با تغییر در شیوه زندگی یا سازگاری، می‌تواند به شما کمک کند تا با جدایی که از والدین خود احساس می‌کنید مقابله کنید.

در زیر چند راه برای مقابله با نفرت از والدین آورده شده است:

  • روی خودت تمرکز کن

کنار آمدن با خانواده‌های سمی می‌تواند استرس‌زا و خسته‌کننده باشد. مهم است که هنگام برخورد با والدین سمی، خودمراقبتی عاطفی خود را حفظ کنید، زیرا این امر به شما کمک می‌کند ثابت قدم بمانید و از احساس غرق شدن در احساسات جلوگیری کنید.

روی چیزی تمرکز کنید که بیشتر احساس امنیت و آرامش می‌کنید. اگر حمام آب گرم است، آن را در برنامه خود قرار دهید. اگر یک پیاده‌روی انفرادی طولانی، سفر به موزه، یا امتحان کردن یک رستوران جدید با دوستان است، این کار را انجام دهید! هیچ قانونی برای خودمراقبتی وجود ندارد، فقط به شما کمک می‌کند احساس بهتری داشته باشید.

  • احساسات خود را بپذیرید

اگر احساسات منفی را از سر می‌گذرانید، باید با خودتان کنار بیایید و آنها را بپذیرید و زمان آن است که حقیقت خود را تأیید کنید. این با پذیرش و تصدیق احساسات شما شروع می‌شود. برای بسیاری، این ممکن است یک مبارزه باشد، زیرا آنها هرگز یاد نگرفتند که چگونه احساسات خود را شناسایی کنند و با احساسات خود ارتباط برقرار کنند – به خصوص اگر در خانه نادیده گرفته شدن عاطفی یا آزار عاطفی والدین را تجربه کنند.

بسیاری از افراد از تمرین‌های آرام مانند مدیتیشن، تمرکز حواس یا سایر فعالیت‌های آرام سود می‌برند که با آن‌ها می‌توانند در مورد آنچه در درون خود احساس می‌کنند و آنچه بدنشان ممکن است به آن‌ها می‌گوید فکر کنند.

  • مرزهای سالم را تعیین کنید

تعیین مرزهای سالم هنگام برخورد با والدین سمی چالش برانگیز است، اما ضروری است. اینها به شما کمک می‌کند که دوباره در یک موقعیت ناخوشایند یا مضر با آنها گرفتار نشوید.

تعیین مرزها با والدین شامل تصمیم‌گیری در مورد زمان، مکان و مدت زمان تماس تلفنی یا حضوری با آنها است. همچنین شامل تعیین محدودیت در مورد موضوعاتی است که در مورد موضوعاتی که می‌خواهید بحث کنید – و تصمیم گیری در مورد اینکه در صورت شکسته شدن این مرز چه زمانی را ترک کنید.

  • ارتباط را مختصر و کوتاه کنید

بسیار شبیه تعیین مرزها، ارتباط با والدین سمی اگر از پیش تعریف شده و بیان شده باشد، بهترین است. هرچه مکالمه طولانی‌تر باشد، خسته‌کننده‌تر است. این همچنین فرصت‌های بیشتری را برای آنها فراهم می‌کند تا از مرزهای شما عبور کنند.

هنگام برقراری ارتباط با والدین سمی، آن را کوتاه نگه دارید. این امر گفتگوهای رفت و برگشتی را که آنها اغلب برای دستکاری شما برای انجام کاری که ممکن است مایل به انجام آن نیستید محدود کند. عبارات کوتاهی را تمرین کنید که مکالمه را به جلو می‌برد، مانند: “بسیار خوب مامان، ما باید برویم، اما از این اطلاعات متشکرم.” یا، “پدر، من در حال رفتن به یک قرار ملاقات هستم، از تماس تلفنی متشکرم!”

  • کاهش سرزنش خود

طبیعی است که هر زمان که رابطه‌ای کار نمی‌کند خود را سرزنش کنید. اگر بازماندگان یک خانواده سمی هستید، ممکن است این پیام به شما داده شود که اگر مشکلی پیش بیاید همیشه تقصیر شماست و اینگونه از خود متنفر شوید.

بنابراین، برای شما مهم است که روی کاهش سرزنش خود کار کنید. به نحوه صحبت خود با خود گوش دهید و مراقب هرگونه خودگویی منفی یا پیام‌های ناسالمی باشید که در مورد یک موقعیت برای خود ارسال می کنید.

  • تلاش برای تغییر آنها را متوقف کنید

وقتی متوجه می‌شویم که رفتار والدین ما سمی است، ممکن است بخواهیم آنها را برای بهتر شدن تغییر دهیم. بالاخره آنها پدر و مادر ما هستند! اما، به یاد داشته باشید که افراد تا زمانی که بخواهند تغییر نمی‌کنند. اگر والدین شما بیشتر عمر خود را با این شیوه سپری کرده‌اند، بعید است که در اواخر زندگی این موضوع را تغییر دهند. بهتر است از خود فاصله بگیرید و امیدوار باشید که وقتی متوجه کنار کشیدن شما شدند، بخواهند پیشرفت کنند.

چه زمانی به دنبال کمک حرفه‌ای باشید

اگر با احساسات منفی نسبت به والدین خود یا احساسات دشواری که از تربیت شما سرچشمه می‌گیرد سر و کار دارید، ممکن است از درمان سود ببرید. درمان به شما کمک می‌کند تا هر نوع خود بیزاری درونی یا خودگویی منفی مرتبط با بدرفتاری والدینتان را برطرف کنید. یک متخصص سلامت روان نیز می تواند به شما کمک کند یاد بگیرید چگونه خودتان را دوست داشته باشید.

اگر هنوز در خانه زندگی می‌کنید، درمان می‌تواند ابزارهایی را در اختیار شما قرار دهد تا از سرخوردگی که ممکن است احساس کنید، کنار بیایید. همچنین راه‌هایی را برای بهبود ارتباط با والدین به شما ارائه می‌دهد تا محیط شما را قابل کنترل‌تر کند. درمانگر مناسبی را پیدا کنید که بتواند درمان متناسب با نیازهای فردی شما را ارائه دهد. می‌توانید جستجوی خود را با یک فهرست درمانگر آنلاین در کلینیک آریاز شروع کنید.

اگر از والدین خود متنفر هستید، در اینجا چند گزینه درمانی وجود دارد که باید در نظر بگیرید:

درمان پردازش شناختی (CPT): CPT برای افرادی که برای پردازش و بررسی سابقه تروما نیاز به حمایت دارند خوب است. این می‌تواند از تکرار رفتارهایی که از خانواده اصلی خود آموخته‌اید جلوگیری کند.

درمان سیستم‌های خانواده درونی: این شکل از درمان بررسی می‌کند که چگونه همه «بخش‌های» فردی ما با هم کار می‌کنند تا از ما در برابر احساسات منفی یا دشوار محافظت کنند، و برای مقابله با این احساسات چه کاری می‌توانیم انجام دهیم.

خانواده درمانی: زمانی که کل خانواده آماده و مایل به حمایت از یکدیگر از طریق رشد هستند، خانواده درمانی می‌تواند ابزاری عالی برای یادگیری نحوه بهبود ارتباطات درون واحد خانواده باشد.

درمان شناختی رفتاری (CBT): در CBT، مراجع می‌آموزد که چگونه افکارشان بر رفتارهایشان تأثیر می‌گذارد. این به آنها اجازه می‌دهد تا چیزهایی را که آنها را مضطرب یا نگران می‌کند شکسته و یاد بگیرند که آنها را تغییر دهند.

درمان عاطفی متمرکز: این شکل از درمان بر چگونگی تأثیر احساسات بر رفتارها و روابط ما با دیگران در زندگی متمرکز است.

گروه درمانی: در گروه درمانی، افرادی که تجربه مشترکی دارند برای یک جلسه گروهی و همسالان گرد هم می آیند.

افکار نهایی

تجربیات اولیه ما با مراقبین بر نحوه تفکر ما در مورد خود و دیگران در زندگی تأثیر می‌گذارد. تجربه یک محیط خانوادگی ناکارآمد یا سمی می‌تواند بسیار آسیب زا باشد. به خاطر همین. بسیاری از مردم احساسات منفی باقی مانده نسبت به والدین دارند.

شما آدم بدی نیستید که چنین احساسی داشته باشید یا والدینتان را قبول نکنید. اگر با احساسات منفی مرتبط با دوران کودکی یا مراقبان خود دست و پنجه نرم می‌کنید، از یک درمانگر دارای مجوز که در کار با پویایی خانواده ناکارآمد یا ناسالم تخصص دارد، کمک بگیرید.

آریاز فرصتی برای یک شروع تازه است

نیلوفر علی بیگی

منابع:

Gillis, K. (December 6, 2022). Why Do I Hate My Parents? 8 Possible Reasons & What to Do. Taken from the link: https://www.choosingtherapy.com/why-do-i-hate-my-parents/

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

keyboard_arrow_up