از دست دادن فرزند یکی از بدترین ضربههایی است که یک انسان میتواند تجربه کند. برای والدین، مرگ فرزندشان شوکه کنندهترین اتفاقاتی است که امکان دارد بیفتد و آنها را در سوگی عظیم به دام اندازد. داغ از دست دادن فرزند همیشه برای والدین تازه است. پدر و مادر با از دست دادن فرزند ثمره زندگیشان را از دست میدهند و این اتفاق بهشدت ناراحتکننده است.
غم از دست دادن فرزند
از دست دادن فرزند تجربهای عمیقا دردناک است. غم و اندوه ممکن است شامل واکنشهای فیزیکی و احساسی باشد. همچنین میتواند بر اشتها، وزن، خواب و توانایی تمرکز شما تأثیر بگذارد. اگر والدینی هستید که فرزند خود را از دست دادهاند، احتمالاً احساسات شدیدی را تجربه میکنید. این احساسات میتوانند طاقت فرسا باشند و کنار آمدن با اندوه را دشوار کنند.
والدین طیف وسیعی از احساسات را تجربه میکنند، از جمله غم، نگرانی و عصبانیت. برای برخی افراد، این احساسات به غم و اندوه پیچیده و مسائل مربوط به سلامت روان مانند افسردگی یا اضطراب تبدیل میشود.
وقتی یکی از نزدیکان در سنین بالاتر میمیرد، مردم اغلب با دانستن اینکه مرگ بخشی از روند طبیعی زندگی است، احساس آرامش میکنند. زمانی که با مرگ ناگهانی فرزندتان مواجه میشوید، این تجربه یکسان نیست.
برای والدینی که فرزند خود را از دست داده اند، پایان زندگی در این سن کم معنی ندارد – به خصوص وقتی مرگ ناگهانی و بدون هشدار باشد. ضرر آنقدر عمیق است که میتواند خفه کننده و شوکه کننده باشد.
واکنشها و احساسات رایج از دست دادن فرزند
- غمگینی یا افسردگی شدید
- اشتیاق
- اضطراب یا ترس از آینده
- شوک یا مشکل در درک اتفاق
- گیجی
- تنهایی
- خشم یا عصبانیت از آنچه اتفاق افتاده است، به خصوص اگر احساس کندکه میتوانسته از فقدان جلوگیری کند.
- احساس گناه
- مشکلات خواب
- حسرت
- پریشانی
- والدینی که فرزند خود را از دست دادهاند، احتمالاً بسیاری از این واکنشها و بیشتر را تجربه میکنند و در معرض خطر ابتلا به افسردگی، اضطراب و سایر بیماریهای روانی هستند.
تأثیرات از دست دادن فرزند بر والدین
-
تأثیرات بیولوژیکی
از دست دادن فرزند نیز مانند هر عامل ناراحتکننده دیگر ممکن است فرد را دچار علائم فیزیکی کند از جمله:
- معدهدرد،
- گرفتگی عضلانی،
- سردرد،
- و حتی سندرم روده تحریکپذیر.
یکی از عارضههای رایجی که والدین سوگوار فرزند دچارش میشوند، سندرم قلب شکسته است، وضعیتی که عجیب شبیه حمله قلبی است. بهگفته محققان، علائم این سندروم عبارتاند از:
- احساس فشار در قفسه سینه؛
- درد؛
- افزایش نشانگرهای آنزیم قلبی در نتایج آزمایشگاهی.
در این شرایط، بدن برای واکنش به استرس عاطفی یا فیزیکی کاتکولآمینهایی را ترشح میکند که به هورمونهای استرس هم معروفاند و موقتا عضله قلب را بیحس میکنند.
استرس مزمن حتی میتواند بر نحوه عملکرد مغز هم اثر بگذارد، زیرا قرارگرفتن طولانیمدت در معرض هورمون کورتیزول با مرگ سلولهای مغزی مرتبط است. مناطقی از مغز مانند قشر سینگولیت خلفی، قشر پیشپیشانی و مخچه که مسئول پردازش غم و اندوهاند، در تنظیم اشتها و خواب نقش دارند. به این خاطر است که وقتی افراد ناراحتاند، خواب و خوراکشان مختل میشود.
-
تأثیرات روانی
چند سال اول پس از مرگ فرزند، والدین بیشتر در معرض خطر خودکشی، افسردگی شدید و اندوه پیچیده هستند. اندوه پیچیده با اندوه معمولی متفاوت است.
در این حالت، غم و اندوه باعث نگرانی مداوم یا نشخوار فکری درباره مرگ میشود، فرد از صحبتکردن یا فکرکردن درباره مرگ اجتناب میکند یا پس از گذشت چندین ماه از اتفاقی دردناک فرد هنوز غم بسیار زیادی را احساس میکند. کسانی که دچار غم و اندوه پیچیده میشوند، ممکن است احساس کنند که مرحله حاد غم پایانی ندارد.
دکتر کریستن فولر میگوید: «اینکه والدین بدون هیچ نوع عارضه جدی مانند فکر خودکشی یا رفتارهای آسیبزننده به خودشان صرفا ناراحت باشند و غصه بخورند، بهترین حالت است.» بدترین حالتها عبارتاند از:
- تمایل به خودکشی؛
- روانپریشی؛
- ابتلا به اختلالات روانی؛
- اختلال اشتها و خواب.
-
تأثیرات اجتماعی
قطعا رابطه پدر و مادر پس از مرگ فرزندشان تغییر خواهد کرد. اگر والدین قبل از این اتفاق با هم مشکل و مشاجره داشتهاند، پس از این اتفاق رابطهشان بدتر خواهد شد.
تأثیر این اتفاق روی زن و شوهری که پیش از این اتفاق با هم رابطه خوبی داشتهاند، برعکس حالت قبل است. درست است که غم و افسردگی ناشی از این اتفاق تلخ بر توانایی برقراری ارتباط آنها اثر منفی میگذارد، اما بهاحتمال زیاد این زوج به هم نزدیکتر خواهند شد، از هم حمایت خواهند کرد و سعی خواهند کرد بیشتر هوای هم را داشته باشند.
یکی دیگر از چالشهای مادران و پدرانی که فرزندشان را از دست دادهاند، ارتباط با فرزندان دیگرشان است. پشتسرگذاشتن این اتفاق تلخ و انجام وظایف پدری و مادری چالشبرانگیز است. کارشناسان معتقدند که این پیامدها برای فرزندان و والدین بازمانده تا حد زیادی به وضعیت رابطه آنها قبل از آسیب بستگی دارد. از دست دادن فرزند میتواند خانواده را گرد هم آورد یا از هم بپاشد.
اگر علت از دست دادن فرزند بیماری باشد، شرایط پیچیدهتر میشود. در این حالت، فرزندان دیگر ممکن است احساس بیتوجهی کنند یا مسئولیتهای زیادی بر دوش آنها گذاشته شود، در حالی که والدین بیشتر به کودک بیمار توجه میکنند. بهخاطر اینکه کودک بیمار نیاز به مراقبت و توجه بیشتری دارد، بیشتر اوقات نیازهای فرزندان دیگر برآورده نمیشود.
توصیههایی برای کنارآمدن با از دست دادن فرزند
-
اعضای خانواده را کنار هم نگه دارید
فرزند فوتشده شما هنوز هم بخشی از خانوادهتان است و تا آخر عمر در قلب همهتان خواهد بود، اما این اتفاق نباید باعث از هم پاشیدن خانواده شود. کنار هم بمانید و به هم تکیه کنید.
در حالی که همه افراد خانواده به زمانی برای خلوت با خودشان نیاز دارند، زمان باهمبودن هم مهم است. باهمبودن به شما کمک میکند به یاد بیاورید که در این غم تنها نیستید. از قدرت احساس تعلق به خانواده برای مهار غم خود استفاده کنید.
-
از متخصص کمک بگیرید
بسیاری از والدین بعد از مرگ فرزندشان دچار غم و اندوهی پیچیده میشوند. طبیعی است که برای کنارآمدن با این غم و اندوه نیاز به حمایت داشته باشند.
سعی نکنید بهتنهایی با این مسئله کنار بیایید. مشاور خانواده میتواند به شما و خانوادهتان مهارتهایی را یاد بدهد که برای کنارآمدن با این فقدان دشوار نیازشان دارید. درمانگر برای حل مشکلاتی که ممکن است در روابط با همسر، اعضای خانواده و دیگر عزیزان پیش بیایند، به شما کمک خواهد کرد.
این تکنیکها به شما کمک میکنند روزها، هفتهها و ماههای آینده را بهتر بگذرانید. در همین حال، فرزندان دیگرتان هم نحوه مهار احساساتشان را یاد میگیرند.
-
به گروههای حمایتی بپیوندید
از دست دادن فرزند تجربه تلخی است و کمتر کسی میتواند احساس والدین را درک کند. در این شرایط، میتوانید با پیوستن به گروه کسانی که فرزندشان را از دست دادند، کمی تسکین پیدا کنید و این کار هم با پیوستن به گروه درمانی صورت میگیرد. دانستن اینکه دیگران هم رنج مشابهی دارند، میتواند کمی شما را آرام کند. علاوه بر این، میتوانید از راهبردهایی بهرهمند شوید که آنها برای کنارآمدن با اندوهشان استفاده میکنند.
گروههای حمایتی انواع مختلفی دارند:
- گروههای مبتنی بر همتا:
بیشتر اوقات تسهیلگری این گروهها را اداره میکند که تجربهای مشابه دارد. تمرکز این گروهها ایجاد ارتباط و پشتیبانی برای هر شرکتکننده است. این نوع گروهها را میتوان با جستوجوی اینترنتی بر اساس منطقه پیدا کرد.
- گروههای حمایت بالینی:
معمولا متخصص سلامت روان این گروه را اداره میکند. بیشتر اوقات درمانگر این گروه را برای حمایت از مراجعانش تشکیل میدهد.
-
کمکهای دیگران را بپذیرید
بسیاری از والدین عزادار دوست دارند تنها باشند و این طبیعی است. در این شرایط، پاسخدادن به سؤالات دیگران، صحبتکردن درباره خود و حتی کارهای روزانه عادی دردناک است.
به اطرافیانتان اجازه بدهید در پختن غذا، نگهداری از فرزندان دیگرتان و انجام کارهای خانه کمکتان کنند و در زمان نیاز کنارتان باشند و به حرفهای شما گوش کنند. سعی نکنید همه کارها را بهتنهایی و بدون کمک انجام دهید.
-
به سلامتیتان توجه کنید
بیشتر اوقات والدین و فرزندانشان چنان در غم ازدستدادن ناگهانی عزیزشان غرق میشوند که سلامتی خودشان را نادیده میگیرند. آنها ممکن است غذاخوردن را فراموش کنند، دیگر ورزش نکنند و از معاینات منظم پزشکی غافل شوند.
تلاش برای تغذیه سالم و انجام تمرینات ورزشی مهم است، اما بابت نرفتن به باشگاه یا مصرف غذاهای حاضری، خودتان را سرزنش نکنید. گامهای کوچک بردارید تا کمکم به مسیر اصلی بازگردید. کمکم میتوانید تغییرات بیشتری ایجاد کنید و کارهای بیشتری را انجام بدهید.
وقتی از نظر جسمی احساس بهتری داشته باشید، از نظر روحی هم احساس بهتری پیدا خواهید کرد.
-
از افراد نامناسب دوری کنید
خیلی از افراد نمیدانند که چگونه با شفقت و همدلی با شما و خانوادهتان همدردی کنند. آنها ممکن است از شما انتظارات غیرواقعی داشته باشند یا جملاتی مانند «تا الان باید با این موضوع کنار میاومدی» یا «باز خوبه بچه دیگهای داری» بگویند.
اندوه فرایند است و هرگز نقطهای وجود ندارد که شما ناگهانی از آن عبور کنید. شما به جایی خواهید رسید که میتوانید دوباره لبخند بزنید و بخندید، اما به این معنی نخواهد بود که مرگ فرزندتان را فراموش کردهاید.
اگر دوستانی دارید که نمیتوانند به احساسات شما احترام بگذارند و با شما مهربانانه رفتار کنند، باید ارتباطتان را با آنها قطع کنید. اطرافتان را با افرادی پر کنید که حامی و دلسوزند. این کار روند سوگواری را بسیار قابلتحملتر میکند.
-
همهچیز را به روال قبل برگردانید
روتینها سبب احساس راحتی و امنیت میشوند، بهخصوص برای کودکان. بنابراین مهم است که در اسرع وقت کارهای روزمره سابق را وارد زندگیتان کنید، مثل برنامههای روزمره آمادهشدن برای رفتن به مدرسه یا محل کار، صرف شام با هم یا شرکت در مهمانیهای خانوادگی.
توصیههایی برای مقابله با غم و اندوه از دست دادن فرزند
- صبوری کنید و با آرامش پیش روید:
یکی از مهمترین راههای کنارآمدن با این اتفاق این است که کارها را بهآرامی انجام دهید و انتظار نداشته باشید که احساسات دردناک خیلی زود فروکش کنند.
- احساساتتان را نادیده نگیرید:
به احساساتتان توجه کنید و آنها را بپذیرید. به خودتان اجازه سوگواری بدهید.
- درگیر چیزی شوید:
فعالیتی را پیدا کنید که باعث میشود روحیهتان تغییر کند. البته نباید از این فعالیتها برای نادیدهگرفتن احساساتتان استفاده نکنید. این فعالیتها باید نوعی حواسپرتی موقت باشند که شما را با دیگران و احساسات مثبت مرتبط میکنند.
- به فرزندتان احترام بگذارید:
راههایی برای معنابخشیدن به مرگ فرزندتان پیدا کنید. میتوانید برای بزرگداشت فرزندتان به مؤسسه خیریه کمک کنید یا در کارهای خیر داوطلب شوید و در فعالیتهایی شرکت کنید که فرزندتان از آنها لذت میبرد.
غم و اندوه ازدستدادن ناگهانی فرزند مانند هیچکدام از تجربههای دیگر نیست. این اتفاق تا مدتها شما را شوکه خواهد کرد. در حالی که کنارآمدن با این اتفاق کار آسانی نیست، اگر تلاشی کنید تا بهعنوان خانواده کنار هم بمانید و از خودتان مراقبت کنید، از پس آن بر میآیید.
نیلوفر علی بیگی
منابع:
Krisch, J. (May 19, 2023). What The Loss Of A Child Does to Parents, Psychologically And Biologically. Taken from the link: https://www.fatherly.com/health/how-parents-experience-the-death-of-a-child
Witmer, D. (September 30, 2021). Coping With the Sudden Death of a Child. Taken from the link: https://www.verywellfamily.com/coping-with-the-sudden-death-of-a-child-2609745