دروغگفتن دلایل زیادی دارد و تقریبا هیچکس در دنیا وجود ندارد که در طول زندگی دروغ نگفته باشد، اما این به این معنی نیست که دروغگویی کار درستی است و نباید آن را ترک کرد. دروغگفتن انرژی منفی را افزایش میدهد و به سلامت روان شما آسیب میزند؛ به همین دلیل باید روشهای درمان دروغگویی را بدانید و این عادت مخرب را ترک کنید.
چرا دروغ میگوییم؟
ما دروغ میگوییم چون این شیوه شیوهای بسیار مؤثرِ اجتماعی است. بیشتر اوقات مردم انتظار ندارند دروغ بشنوند. آنها فکر میکنند در حال شنیدن حقیقتاند. برای همین احتمال اینکه دروغ را باور کنند خیلی زیاد است.
دکتر رابرت فلدمن (Robert Feldman)، استاد روانشناسی دانشگاه امهرست ماساچوست، درباره علت دروغگویی میگوید که برای شما شرح میدهیم:
۱. چاپلوسیکردن
چاپلوسی و تملقگویی یکی از شایعترین شیوههای دروغگفتن است. حتما برای شما پیش آمده که کسی از شما تعریف کند و شما احساس کرده باشید که این تعریف بیش از آنکه واقعیت داشته باشد بهدلایل دیگری گفته شده است. شاید بهدنبال نزدیکشدن به کسی و جلب اعتماد او هستند. شاید میخواهند خواستهای را مطرح کنند یا با پنهانکردن واقعیت، از موقعیتهای ناخوشایند اجتماعی بپرهیزند.
۲. پرهیز از موقعیتهای ناخوشایند اجتماعی
حتما برای شما هم پیش آمده که دوست نداشتهاید به مهمانی یا دورهمیای بروید، اما بهجای رد صادقانه درخواست، بهانهای برای ردکردنش ساختهاید؛ مثلا خیلی دلم میخواست که با شما باشم، منتها امشب سردرد دارم یا کارهایی دارم که باید به آن رسیدگی کنم.
ما چون تمایل داریم از سوی دیگران دوست داشته شویم و نمیخواهیم با صداقت کامل آنها را برنجانیم، به این شیوه از دروغگویی متوسل میشویم.
۳. قانعکردن دیگران
گاهی مردم برای اینکه شما را قانع کنند کاری را که آنها میخواهند انجام دهید یا محصولشان را بخرید، به شما دروغ میگویند. این شیوه بهخصوص در فنون بازاریابی قابلمشاهده است؛ مثلا فروشندهای را تصور کنید که با اغراق درباره اثربخشی کرم ضدپیری صحبت میکند تا شما را بری خرید آن قانع کند.
۴. پیشگیری از پیامدهای منفی رفتار
کودکی را تصور کنید که هنگام بازی، گلدانی که دوست داشتهاید را شکسته است. زمانیکه از او درباره این کار سؤال بپرسیم، او بهاحتمال زیاد میگوید که کار او نبوده، حتی با وجود قطعیبودن شواهد، او این مسئله را انکار میکند. بزرگتر که شدیم، یاد گرفتیم برای جلوگیری از بروز پیامدهای منفیِ برخی رفتارهای اشتباهمان، حرفهایتر دروغ بگوییم. گاهی هم ممکن است برای خاطر عزیزانمان دروغ بگوییم تا جلوی مجازاتشدن آنها را بگیریم.
۵. تحتتأثیر قراردادن دیگران
گاهی دروغ میگوییم تا دیگران را تحت تأثیر قرار دهیم و چهرهای جذاب یا حتی مقتدر از خود نشان دهیم. جوانی به ذهن بیاورید که برای جلب نظر دختری که از او خوشش آمده است، خودش را بهتر و بالاتر از آن چیزی که هست جلوه میدهد.
ما تمایل داریم دوست داشته شویم و جذاب به نظر برسیم. این تمایل است که گاهی ما را بهسمت دروغگفتن برای تأثیرگذاشتن روی دیگران سوق میدهد.
۶. پوشاندن دروغی که قبلا گفتهایم
گاهی دروغ میگوییم تا جلوی برملاشدن دروغی که پیشتر گفتهایم را بگیریم. با نگاهی به داستانها، فیلمها و سریالها، میتوان نمونههای فراوانی از این فرایند پیوسته دروغها را پیدا کرد؛ هرچند ممکن است در زندگی واقعی هم آن را تجربه کرده باشیم.
چقدر دروغ میگوییم؟
دروغ گفتن به بخشی از زندگی روزانه ما تبدیل شده است. دکتر بلا دیپائولو (Bella DePaulo)، روانشناس و استاد دانشگاه ویرجینیا، معتقد است مردان و زنان در یکپنجم تعاملات اجتماعیشان، در حالی که فقط ۱۰ دقیقه از آن گذشته، دروغ میگویند. ظرف مدت یک هفته، ما در ۳۰ درصد از ارتباطات یکبهیک خود با دیگران دروغ میگوییم. همچنین مردان بیشتر درباره خودشان دروغ میگویند تا دیگران را تحتتأثیر قرار دهند؛ در حالی که زنان بیشتر دروغ میگویند تا احساسات دیگران را جریحهدار نکنند.
هرچند دکتر کیم سروتا (Kim Serota)، استاد بازاریابی دانشگاه اوکلند، در سال ۲۰۱۰ در تحقیقات خود روی ۱۰۰۰ نفر دریافت که ۶۰ درصد از شرکتکنندگانش روزانه دروغ نگفتهاند. با این حال، او دریافته که مردان بیشتر از زنان و جوانان بیشتر از افراد مسن دروغ میگویند.
دکتر بریانیا ویرجین (Brianna Verigin)از دانشگاه پورتموث انگلستان در سال ۲۰۱۹ دریافت که حدود ۴۰ درصد از دروغهای گفتهشده در تحقیق از سوی گروه کوچکی از دروغگویان حرفهای و پرکار گفته شد؛ دروغگویانی که اغلب بدون ترس از مجازاتشدن، به نزدیکان خود دروغ میگویند. درواقع دروغگویان پرکار حقیقت را با مهارت بسیار بین کلمات دروغین مخفی میکنند تا تشخیص راست از دروغ را دشوار کنند. همچنین، آنها در ساخت داستانهای دروغین اما ساده و قابلباور تبحر دارند.
چه دلیلی وجود دارد که دروغ میگوییم؟
دروغگویی دلایل مختلفی دارد که بعضی از آنها قابلبخشش و برخی غیرقابلبخششاند. بیایید بررسی کنیم چرا دروغ میگوییم و تعدادی از دلایل دروغگفتن را فهرست کنیم:
- محافظت از احساسات طرف مقابل.
- دروغگویی ناشی از احساساتی مثل خشم، حسادت، ناراحتی یا استرس و اضطراب.
- باقیماندن در منطقه امن و دورشدن از ریسکهای احتمالی.
- بهدستآوردن منفعت شخصی حتی اگر به قیمت ضرر دیگری تمام شود.
- بهتر جلوهدادن خود.
- کنترلکردن دیگران.
- سرپوشگذاشتن روی اشتباهات و پیشگیری از تنبیهشدن.
- پنهانکردن احساسات واقعی درباره وقایع.
اگر دروغگویی شما مدتی طولانی ادامه پیدا کند، به الگویی تکراری و عادت تبدیل میشود. این نوع دروغگویی اجباری و بیمارگونه به درمان نیاز دارد. احتمال ابتلا به دروغگویی بیمارگونه در افرادی که اطرافیانشان هم صداقت ندارند و کارهایشان را با فریب پیش میبرند، بیشتر است.
انواع دروغ چیست؟
دروغ انواع مختلفی دارد و به دلایل مختلفی گفته میشود.
- گاهی دروغها کوچکاند مثلا ممکن است شما لباس جدید دوستتان را دوست نداشته باشید، اما برای خوشحالکردن او از لباسش تعریف کنید. این دسته از دروغها دروغ سفید یا دروغ مصلحتی نامیده میشوند. دروغهای سفید بهخاطر حفظ روابط اجتماعی، پیشگیری از جریحهدارشدن احساسات دیگران یا از سر محبت گفته میشوند و تا حدی قابلبخشش هستند.
- دروغهای خاکستری برای پنهانکردن واقعیت در مواقع ضروری گفته میشوند. این دروغها در دنیای تجارت و کسبوکار بسیار متداولاند. مثلا ممکن است قیمت محصولی را که خریدهاید بیشتر از قیمت واقعی آن اعلام کنید یا محصولی را که در انبار موجود دارید، ناموجود اعلام کنید. این دسته از دروغها کاملا با حقیقت مغایرت دارند.
- پنهانکاری و نگفتن حقیقت هم نوع دیگری از دروغ است و توجیهی ندارد.
آیا به دروغ گفتن عادت کردیم؟
دروغگفتن بر روابط و سلامت روان شما اثر منفی میگذارد و قبل از اینکه به دیگران آسیب برساند، زندگی روزمره خودتان را دچار مشکل میکند. وقتی خودتان زیاد دروغ میگویید، اعتماد کردن به دیگران برایتان سخت میشود. همچنین وقتی دیگری متوجه دروغهای شما میشود، رابطهتان سردتر میشود و درنهایت افرادی را که دوستشان دارید از دست میدهید.
اگر نشانههای زیر را دارید، یعنی به دروغ عادت کردهاید و باید برای درمان دروغگویی اقدامی جدی کنید.
- بدون دلیل موجه و در مواقع غیرضروری هم دروغ میگویید.
- همیشه دروغهایتان را توجیه میکنید و نمیپذیرید دروغگفتن کار اشتباهی است. مثلا بر این باورید که برای محافظت از افرادی که دوستشان دارید، باید حقیقت را از آنها پنهان کنید.
- داستانهایی درباره افراد و اتفاقات سر هم میکنید تا آنچه را واقعا رخ داده است، پنهان کنید.
- دروغهایتان بارها فاش شده است و دیگران صریح به شما گفتهاند که دروغ میگویید.
- اطرافیانتان دیگر حرفهایتان را باور نمیکنند.
- احساس میکنید هیچکس خود واقعی شما را نمیشناسد.
- بهخاطر دروغگویی فرصتهای مهمی مثل روابط یا شغل خود را از دست دادهاید.
- اگر به دروغگویی بیمارگونه عادت کردهاید، بهجای سرزنشکردن خودتان، برای درمان دروغگویی اقدام کنید.
وقتی دروغ میگوییم در مغز چه اتفاقی میافتد؟
هرچه ماده سفید در قسمت کورتکس مغزمان بیشتر باشد، احتمال اینکه دروغ بگوییم بیشتر میشود. بهطور کلی، هنگام دروغ گفتن ۳ ناحیه از مغز فعال میشود:
نخست قشر نئوکورتکس لوب پیشانی حقیقت را سرکوب و دروغگویی را طراحی میکند؛
سپس بخش لیمبیک مغز، که مسئول اضطراب است، فعال میشود و استرس و عذابوجدانی را که ناشی از دروغگویی احساس میکنیم بر ما تحمیل میکند؛
در نهایت، لوب گیجگاهی فعال میشود و دروغ گفتهشده را به خاطر میسپارد و تصویر ذهنی لازم برای توجیه آن را میسازد.
در کنار این ۳ بخش، باید به نقش قشر قدامی و بخشهای مختلف دیگر که وظیفه جلوگیری از سوتیدادن و کنترل رفتارمان هنگام دروغگویی را دارند اشاره کرد. در نقطه مقابل، هنگامی که حقیقت را میگوییم، مغز ما وضعیت راحتی دارد؛ چراکه بخش لیمبیک نیازی به تحریک عذاب وجدانمان ندارد و لوب پیشانی مشغول سرکوب حقیقت نیست.
چرا نباید دروغ بگوییم؟
گفتن حقیقت سادهتر است. وقتی دروغ میگویید، باید دروغهایتان را بهخاطر بسپارید تا بعدها دروغهایتان افشا نشود، اما حقیقت بدون هیچ تلاشی در ذهنتان میماند. وقتی دروغ میگویید، مجبور میشوید ردپای خود را با دروغهای بعدی بپوشانید و اوضاع را مدام بدتر میکنید!
وقتی دروغهایتان فاش میشوند، همهچیز را خراب میکنند. فاششدن دروغ به شما و عزیزانتان و اعتمادی که در رابطه وجود دارد، آسیب میرساند. برای جبران این آسیبها باید مدتها تلاش کنید و گاهی این آسیبها جبرانناپذیرند.
شاید حقیقت آنقدرها هم که فکر میکنید، ترسناک نباشد! اگر از ترس حقیقت دروغ میگویید، یک بار هم صداقت را امتحان کنید. شاید شنوندهها نهتنها واکنش منفی نشان ندهند، بلکه از شما بابت صداقتتان تشکر کنند.
راهکارهایی برای درمان دروغگویی
اگر به دروغ عادت کردهاید، نمیتوانید فردا صبح از خواب بیدار شوید و دیگر دروغ نگویید! درمان دروغگویی کار سادهای نیست و باید با صبر و تمرین آن را یاد بگیرید. لازم است عادت مخرب دروغگویی را با عادتهای سالمتر جایگزین کنید. در ادامه راهکارهایی را برای درمان دروغگویی در بزرگسالان را مطرح میکنیم که بهکمکشان میتوانید این عادت مخرب را مهار کنید.
۱. مسئولیت دروغهایتان را بپذیرید
پیش از هرکس دیگری، باید با خودتان صادق باشید. هروقت دروغ گفتید، فارغ از اینکه دیگران متوجه دروغ شما شدهاند یا نه، با خودتان صادق باشید. بررسی کنید چرا دروغ گفتید و اگر حقیقت را میگفتید، چه اتفاقی میافتاد. احساساتی مثل پشیمانی و احساس گناه را درک کنید. حتی میتوانید برای پذیرش مسئولیت دروغهایتان از دوستی قابلاعتماد کمک بگیرید. از او بخواهید هروقت متوجه دروغگویی شما میشود، خصوصی به شما یادآوری کند.
۲. از گامهای کوچک شروع کنید
بهجای اینکه تصمیم بگیرید از فردا دیگر هیچ دروغی نگویید، کارتان را با یک دروغ کمتر در روز آغاز کنید؛ تصمیم بگیرید یک بار وقتی متوجه شدید در حال دروغگفتن هستید، جلوی خودتان را بگیرید و حقیقت را بگویید. کوچک شروع کنید و کمکم اهداف بزرگتری برای صداقت بیشتر تعیین کنید.
۳. استرس خود را مهار کنید
گاهی اوقات شما فقط بهخاطر اضطراب دروغ میگویید و حتی خودتان هم متوجه نمیشوید. دروغگفتن فشار ناشی از اضطراب را از دوش شما برمیدارد، اما آسیبهای دیگری به همراه دارد. وقتی مضطرب نباشید، کنترل ذهنتان را به دست میگیرید و راحتتر میتوانید از دروغ پیشگیری کنید.
اگر چشمانداز بلندمدتتری داشته باشید، متوجه میشوید دروغ در لحظه مشکل شما را حل میکند، اما در بلندمدت حتی استرستان را نیز افزایش میدهد.
۴. به پیامدهای دروغها فکر کنید
هر دروغی ممکن است در لحظه دستاورد مثبتی برای شما داشته باشد. مثلا وقتی خواب میمانید و دیر به محل کارتان میرسید، احتمالا اگر صداقت داشته باشید، رئیس شما را توبیخ میکند، اما اگر بگویید فرزندتان بیمار بوده، به شما حق میدهد و میتوانید بدون توبیخ به کارتان برسید؛ اما اگر روزی فرزندتان واقعا بیمار شود، آیا باز هم رئیس حرف شما را باور میکند؟ دروغ به اعتبار شما خدشه وارد میکند و باعث سلب اعتماد دیگران میشود. پس دقت داشته باشید که برای چه چیزی بهای به این گرانی میپردازید!
۵. ارزشهایتان را اولویتبندی کنید
چه بسیار رابطههای عمیق و صمیمانهای که بهخاطر یک دروغ از بین رفتهاند! دروغگوها حتی به عزیزترین افراد زندگیشان هم دروغ میگویند. اگر شما هم به این کار عادت دارید، دفعه بعدی که خواستید به عزیزتان دروغ بگویید، به این فکر کنید که کدامیک مهمتر است: دستاورد لحظهای دروغ یا عمق رابطه و اعتماد فردی که دوستش دارید؟
۶. حقیقت را بنویسید
گاهی اوقات نگاهکردن در چشم دیگران و گفتن حقیقت کار سادهای نیست. در چنین مواقعی میتوانید آنچه را باید بنویسید و از این طریق به طرف مقابل حقیقت را بگویید. نوشته خود را با یک نامه، ایمیل یا پیام متنی برای طرف مقابل ارسال کنید و به او بگویید که این کار از صحبت رودررو برایتان سادهتر است.
۷. به احساسات دیگران توجه کنید
قبل از اینکه دروغ بگویید، به این فکر کنید که اگر طرف مقابل متوجه دروغ شما بشود، چه احساسی پیدا میکند. تصور احساس بد طرف مقابل روشی برای درمان دروغگویی است. وقتی وقتی خودتان را جای طرف مقابل میگذارید، حتی دروغ سفید هم نخواهید گفت! بهجای آن اگر نظر مخالفی دارید، سعی میکنید نظرتان را با ملایمت و نرنجاندن طرف مقابل ابراز کنید.
۸. نیازی نیست درباره همهچیز صحبت کنید
منظور از این روش درمان دروغگویی، پنهانکاری نیست؛ منظور این است که درباره آنچه شما را ناراحت میکند، صحبت نکنید. مثلا وقتی کسی درباره مسائل خصوصی شما سؤال میکند، بهجای دروغگفتن میتوانید با صراحت اعلام کنید که دوست ندارید راجع به این مسئله خصوصی حرفی بزنید. با این کار نه دروغ میگویید و نه معذب میشوید. حتی میتوانید بهجای صحبتکردن درباره چیزی که شما را معذب میکند، موضوع بحث را تغییر دهید تا نخواهید دروغ بگویید.
یادگیری نه گفتن و رودربایستی نداشتن، در بسیاری از مواقع روشی مؤثر برای پیشگیری از دروغگویی است.
۹. از یک درمانگر حرفهای کمک بگیرید
اگر ۸ روشی که در بالا به آن اشاره شد برای شما کارساز نبودند، باید سراغ درمان ریشهای دروغگویی بروید و از درمانگران حرفهای کمک بگیرید. درمانگر حرفهای علت مشکل شما را ریشهای بررسی میکند و با ارزیابی گذشته شما متوجه میشود که دروغگویی را از چه زمانی و به چه دلیلی شروع کردهاید. بعد اقدامات لازم برای خشکاندن ریشه دروغگویی شما را انجام میدهد.
مثلا کمبود عزتنفس ممکن است یکی از دلایل دروغگویی باشد. فردی که از کودکی کمبود عزتنفس دارد، سعی میکند با دروغ خودش را شخصی جذاب و دوستداشتنی جلوه دهد. او کمکم به دروغگفتن برای خوب جلوهدادن خودش عادت میکند و در سنین بالاتر هم به این رفتار ادامه میدهد.
صداقت و گفتن حقیقت امری انتخابی است
بعضی از افراد به خودشان میگویند دیگر به دروغ عادت کردهاند و نمیتوانند دروغگو نباشند؛ حتی این فکر هم دروغی است که به خودشان میگویند! ممکن است بارها و بارها در مسیر درمان دروغگویی شکست بخورید، اما ناامید نشوید و دوباره از ابتدا شروع کنید. بهمرور زمان متوجه میشوید که با صداقت چقدر آرامتر هستید و چقدر توانستهاید روابط عمیقتری را تجربه کنید. تجربه این حسهای زیبا به شما کمک میکند روزبهروز کمتر دروغ بگویید و درنهایت این عادت را برای همیشه ترک کنید.
ما اغلب بهخاطر سوءنیت یا بدجنسی نیست که دروغ میگوییم. ما به دروغ متوسل میشویم تا از واقعیتها و موقعیتهای ناگوار فرار کنیم؛ موقعیتهایی که میشد از بسیاری از آنها پیشگیری کرد.
نیلوفر علی بیگی
منابع:
Ciletti, N. (February 21, 2024). How To Stop Lying And Start Telling The Truth. Taken from the link: https://www.betterhelp.com/advice/how-to/overcoming-the-compulsion-how-to-stop-lying/
Cherry, K. (November 16, 2023). How to Stop Lying. Taken from the link: https://www.verywellmind.com/how-to-stop-lying-5190954
Comaford, C. (Oct 17, 2021). Why We Lie, And The Neuroscience Behind It. Taken from the link: https://www.forbes.com/sites/christinecomaford/2020/10/17/why-we-lie-and-the-neuroscience-behind-it/?sh=24a3e5ed7d7c