شرم و انزجاری که نسبت به خود احساس میکنید دردناک است و تغییر این درک میتواند دشوار باشد. این نیاز به چیزی بیش از تصمیمگیری برای دوست داشتن خود دارد. منشأ تنفر از خود ممکن است ریشه در دوران کودکی داشته باشد و با روابط ناکارآمد بزرگسالان تقویت شود.
به عنوان یک نوزاد، شما با برنامهریزی عصبی به این دنیا آمدید تا از رابطه دلبستگی خود با مراقب خود محافظت کنید. در سه ماه اول زندگی، لبخند زدید، درک کردید، ریشهیابی کردید و عمداً با مراقب خود تماس چشمی برقرار کردید. حتی در رحم، با تشخیص صدا و حرکات مراقب خود، به او متصل میشدید. زیست شناسان برای اولین بار این فرآیند دلبستگی طبیعی را با جوجه غازهایی که بلافاصله هنگام خروج از تخم روی والدین خود نقش میبندند، تشخیص دادند. به طور مشابه، نوزادان انسان به سختی به شکلهای دلبستگی خود متصل میشوند. این غریزه بیولوژیکی شانس نوزاد را برای بقا تقویت میکند، زیرا آنها برای رشد به شکل دلبستگی نیاز دارند. همانطور که نوزاد رشد میکند، نیاز آنها به محافظت از رابطه دلبستگی ممکن است قوی باقی بماند.
با این حال، زمانی که شکل دلبستگی شما خودشیفته باشد، یک دوراهی وجود دارد. یک والدین خودشیفته شما را به خاطر ابراز احساسی که دوست ندارند یا ناخوشایند میدانند، طرد میکند یا شرمنده میکند. در کودکی ممکن است هر احساس یا نظری را که با نظر والدینتان ناسازگار است خفه کرده و یا خفه کرده باشید. اگر در این کار شکست خوردید، مورد سرزنش، تحقیر یا از نظر احساسی رها شدهاید. شما یاد گرفتید که جنبههایی از خود را ببندید تا از سوء استفاده کلامی جلوگیری کنید، در حالیکه به طور همزمان دلجویی، تسکین و تقویت روحیه والدین خود دارید.
سوء استفاده عاطفی که متحمل شدید ممکن است باعث خشم و خصومت این والدین شده باشد و این ممکن است با انگیزه ذاتی شما برای محافظت از رابطه دلبستگی شما تضاد داشته باشد. برای دوست داشتن والدین مشکلسازتان، ممکن است ناخودآگاه خشم و عصبانیتی را که نسبت به آنها احساس میکردید به خودتان برگردانده باشید. در اصل، شما دو انتخاب داشتید: از آنها متنفر باشید و دنیای خود را از دست بدهید یا آنها را دوست داشته باشید و از خود متنفر باشید. اکثر افراد دومی را انتخاب میکنند.
احساسات شدید منفی که به سمت درون میچرخانید ممکن است بر احساس شما تأثیر بگذارد و در ادراک شما از بدن خود ظاهر شود. اجبار به تنبیه بدن با گرسنگی، پاکسازی و نفرت از بدن ممکن است وجود داشته باشد. اگر در این مخمصه قرار دارید، درک دلایل احتمالی نفرت از خود ممکن است به شما کمک کند تا در نهایت رهایی پیدا کنید. همچنین ممکن است به یافتن یک درمانگر با تجربه در کار با آسیبهای دوران کودکی کمک کند.
شاید در گذشته بر مشکلات مربوط به تصویر بدن غلبه کرده باشید، اما با افزایش ناگهانی شرم نسبت به ظاهر خود مواجه شدهاید. اگرچه ممکن است دلایل متعددی برای این افزایش وجود داشته باشد، یک احتمال ممکن است حضور فردی در زندگی شما باشد که از نظر عاطفی ناامن است. این امری است که انسان جذب چیزهای آشنا به خصوص در معنای رابطهای یا دلبستگی شود. اجبار به تسلط مجدد بر آسیبهای دوران کودکی با درگیر شدن با کسی که مانند شخصیت گریزان رابطه برقرار میکند، اما امید به پایانی متفاوت را فراهم میکند، میتواند قانعکننده باشد. با این حال، نتیجه اغلب یکسان است.
اگر با نفرت از خود مبارزه میکنید، ممکن است لازم باشد در مورد تجربیات دوران کودکی خود فکر کنید تا به درک جامعی از روشهایی که ممکن است هویت شما توسط والدین خودشیفته تحت تأثیر قرار گرفته باشد، بپردازید. همچنین ممکن است روشنکننده باشد که بدانید غریزههای دلبستگی شما ممکن است به وجود آمده باشد تا بتوانید علیرغم آسیبهایی که احساس خود متحمل شدهاید به عشق والدین خود ادامه دهید. این دانش ممکن است به شما انگیزه دهد که یک درمانگر خوب پیدا کنید و اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که از صمیم قلب از شما حمایت می کنند و با شما همدردی میکنند.
نیلوفر علی بیگی
منابع:
Leonard, E. (August 13, 2023). Self-Hatred: How It Started and Why It Is Hard To Stop. Taken from the link: https://www.psychologytoday.com/intl/blog/peaceful-parenting/202308/self-hatred-how-it-started-and-why-it-is-hard-to-stop