ارمغان اریکسون: تکالیف تحولی بزرگسالی
بهزیستی روانی آتی شما به یادگیری و رشد مداوم شما بستگی دارد
نویسنده: کاترین کینگ
اغلب ما کودکی را به مثابه زمانی که شخصیتمان رشد و تحول مییابد میپنداریم. جای تعجب نیست، اتفاقات بسیاری در این سالهای اولیه رخ میدهد. ولی ما به رشد و تغییر در سراسر سالهای زندگیمان ادامه میدهیم و بهزیستی روانی ما به این تحول بستگی دارد.
این دقیقاً همان چیزی است که روانشناس تحولی، اریک اریکسون، در کتاب کودکی و جامعه در خلال توضیح هشت مرحلهی زندگی فرد که هریک واجد تکلیفی تحولی است، به ما توضیح داده است. اگر یک تکلیف کلیدی، نظیر اعتماد در کودکی، به سرانجام نرسد، فرد در سایر مراحل متعاقب نیز عقب خواهد افتاد.
نظریه اریکسون یک انقلاب محسوب میشد. اولین نظریه تحول روانی بود که مراحل اساسی تحول تا پایان زندگی را توصیف میکرد. اما با توجه به چیزهایی که من چه شخصاً و چه به عنوان متخصص میبینم و میشنوم این مسأله هنوز برای بسیاری ناآشنا است. من از جوانان بسیاری شنیدهام که “دیگر همه چیز برای من شکل گرفته” یا “دیگر برای تغییر و یادگیری چیزی جدید خیلی دیر شده”. این به هیچ وجه حقیقت ندارد. هر مرحله از زندگی درسهایی را برای فراگیری و فرصتهای جدیدی برای رشد به ارمغان میآورد.
هریک از مراحل نظریه اریکسون به مثابه یک بحران توصیف میشود و براساس دو پیامد احتمالیاش نام گذاری شده است. یکی به تحول مثبت آتی راهگشا میشود و دیگری فرد را به سوی مسیری بالقوه چالش آفرین هدایت میکند. تحول اعتماد در نوزادی با بیاعتمادی جفت شده است. چالش بعدی که در ابتدای کودکی پیش روی فرد قرار دارد استقلال عمل در برابر شرم و تردید نامیده میشود. پس از این، فرد در مسیر تحول از کودکی به نوجوانی، مراحل ابتکار عمل در برابر خطا و تقصیر، تحقق عمل در برابر احساس کهتری، و هویت در برابر پراکندگی نقشها را طی میکند.
نظریه رشد فروید با بلوغ خاتمه مییابد ولی نظریه اریکسون چنین نیست. او به ما میگوید که جوانی زمان فراگیری چگونگی صمیمیت با دیگران یا که به طرزی فزاینده منزوی شدن است (صمیمیت در برابر انزوا). به یاد داشته باید که مراحل اریکسون بر مراحل قبل بنا میشوند. به این معنا که، برای مثال کودکی که اعتماد را نیاموخته یا فردی که هنوز با هویت دست و پنجه نرم میکند، احتمالاً دشواری بیشتری در فراگیری صمیمیت در جوانی خواهد داشت.
اواسط بزرگسالی مرحله تولید در برابر رکود را به همراه دارد. تولید به معنای مثمر ثمر واقع شدن برای دنیا و به نحوی هدایت کردن نسلهای آینده است. تولید برای بسیاری از افراد مستلزم بچه دار شدن و انتقال ارزشهایشان به نسل بعدی است. با این حال، اریکسون به طرزی آشکار نمیخواست این مرحله با والدگری آمیخته شود. تولید میتواند به معنی یاری نسل بعد از طریق نقش معلم، مرید یا رهبر نیز باشد. او بیان کرد که تولید میتواند از طریق خلاقیت یا سازندگی، احتمالاً با بر جای گذاشتن آثار هنری، ادبیات یا حتی یک کسب و کار موفق به عنوان میراثمان حاصل شود.
بدون تولید ما محکوم به رکود هستیم. در آتش جاهطلبی شخصی و تمرکزی کوتهنظرانه بر نفع شخصی و مادیمان میسوزیم. ما با این چهارچوب ذهنی در حالی به مرحله
نهایی زندگیمان – تمامیت در برابر ناامیدی – وارد میشویم که واپس ماندهایم. خوشبختانه هیچوقت برای بازگشتن و رسیدگی به تکالیف ناتمام مراحل قبلی تحول دیر نیست. همچنین، هر چند سالتان که باشد، چیزی جدید برای آموختن و راههایی جدید برای رشد کردن وجود دارد. بهزیستی روانی آتی شما در واقع به این بستگی دارد.
خانواده ها و سختی های اعتیاد
ما نمیتوانیم اینگونه ادامه دهیم که انگ اعتیاد ،خانوادهها را از درمان باز دارد. طبق گزارش مرکز کنترل و پیشگیری…