فرزندپروری بهوشیارانه

چگونه و چرا به کودکانمان بهوشیاری را بیاموزیم؟
سفری کنجکاوانه و آگاهانه به دنیای شگفت انگیز فرزندپروری
نویسنده: جمعی از نویسندگان
تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
بهوشیاری چیست؟
حضور در لحظه حال، حضوری سرشار از آگاهی، کنجکاوی، و عاری از هرگونه قضاوتی…
تمرین بهوشیاری می تواند به کودکان بیاموزد که تمرکز کنند، استرس را مدیریت کنند، هیجانات را تنظیم سازند، و چشم انداز مثبتی ایجاد کنند. در اینجا به شما می گوییم که چگونه این مهارت را به آنان بیاموزید.
کودکان به صورت دایره وار می نشینند، چشمانشان را می بندند و از افکارشان و آنچه که در اطرافشان در حال رخ دادن است، عمیقا آگاه می شوند.
در هر جلسه چیز جدیدی به آنان یاد داده می شود: دیدن بهوشیارانه، شنیدن بهوشیارانه، تنفس بهوشیارانه، یا دوست داشتن (فرستادن افکار مهربانانه به دیگران). ایده این است که یاد گرفتن این تکنیک-ها به کودکان خردسال کمک می کند که در مدرسه تمرکز بهتری داشته باشند و استرس شان کاهش یابد.
نتایج یک پژوهش
در یک مطالعه، محققان دانشگاه ورمونت بیش از 600 والد با کودکان 3 تا 17 ساله را مورد مطالعه قرار دادند تا بدانند که چگونه بهوشیاری با سلامت کودکانشان مرتبط است. والدین میزان وجود ویژگی بهوشیاری در خودشان (چقدر در تعاملات هر روزه شان بهوشیار هستند)، بهوشیاری در فرزندپروری (چقدر متوجه و عاری از قضاوت هستند و در تعاملات شان با فرزندانشان واکنش سریع نشان نمی دهند)، و تمارین فرزندپروری مثبت در مقابل رفتارهای منفی (برای مثال، ابراز عشق غیرمشروط و تعیین محدودیت ها به جای استفاده از تنبیه بدنی خشونت آمیز). آنها هم چنین روش های سازگاری با فرزندانشان را منعکس ساختند؛ در موقعیت های دشوار، مضطرب، افسرده یا واکنشی می شوند، مثلا کتک می زنند یا فریاد می کشند. تحلیل ها نشان داد والدینی که فرزندپروری بهوشیارانه تری را گزارش دادند، رفتارهای مثبت فرزندپروری بیشتری نشان دادند، و با رفتارهای مثبت تری با کودکان شان مرتبط بودند- و این به معنای اضطراب، افسردگی و برون ریزی کمتر است.
یک قدم به سوی بهوشیاری
اولین گام برای والدی به اندازه کافی خوب بودن، آوردن توجه و آگاهی به تعامل با فرزندتان است. سه عامل کلیدی برای فرزندپروری بهوشیارانه وجود دارد:
1- از احساسات خودتان زمانی که با فرزندتان در تعارض هستید، آگاه شوید و بدانها توجه کنید
2- یاد بگیرید قبل از آنکه با عصبانیت پاسخی بدهید، مکث کنید و برای خودتان فرصتی هر چند کوتاه برای بازیابی آرامش از دست رفته تان بخرید.
3- به نظر فرزندتان حتی زمانی که با شما مخالف است، به دقت گوش دهید.
ابعاد فرزندپروری بهوشیارانه
گوش دادن با تمامی توجه تان
توجه واضح و آگاهی پذیرا نسبت به لحظه حال، جنبه های مرکزی بهوشیاری و فرزندپروری موثر هستند (بائر و همکاران، 2006؛ براون و رایان، 2006). در زمینه فرزندپروری بهوشیارانه، تمامی توجه را با شنیدن همراه می سازیم؛ زیرا والدین از طریق هدایت تمامی توجه شان به کودک شان، نشان می دهند که کودک شان را به درستی می شنوند. این جنبه فرزندپروری گوش دادن را با توجه متمرکز و آگاهی ترکیب می کند که فراتر از شنیدن ساده کلماتی است که گفته می شوند. در اوایل کودکی، توجه توام با حساسیت والدین اغلب به گریه ها یا رفتارهایی متمرکز می شود که نشانگر ناراحتی عاطفی یا جسمی نوزاد است.
با توجه کامل حضور داشتن و گسترش بازنمایی های درونی خود از وضعیت و چشم انداز کودک زمانی که در تعاملاتی مستقیم با فرزانمان هستیم، مهم است (اینزورث و همکاران، 1987؛ ماکوبی و مارتین، 1983) و عملکردی محافظتی برای کودکان کوچکی دارد که به چشمان مراقب و متوجه یک والد، برای محافظت او در مقابل خطر نیاز دارند (فوناگی و تارگت، 1997؛ سیگل، 2001).
والدینی که حساس و بهوشیارند به محتوا و لحن صدای کودک در گفتگوها، بیانات چهره ای و زبان بدن، به یک اندازه توجه می کنند، و بدین ترتیب می ت وانند از این نشانه ها برای شناخت نیازهای کودکانشان یا معنای مورد نظر آنان استفاده کنند (بنابراین، توجه به گفته ها، لحن بیان کودک، بدن و حالات چهره، مولفه های گوش دادن دقیق را تشکیل می دهد). زمانی که کودکان به نوجوانی می رسند، گوش دادن توام با تمامی توجه ممکن است به طور ویژه ای مهم باشد ازآنجاکه والدین نمی توانند بسیاری از رفتارهای نوجوانان را مدیریت کنند و اطلاعاتی که والدین بدست می آورند احتمالا به جای مشاهده مستقیم، از طریق گزارش های کلامی بدست می آید. با آوردن تمامی توجه به تعاملات، والدین ممکن است افکار و احساسات نوجوانان شان را بهتر درک کنند، که به نوبه خود ممکن است تعارض و سوءتفاهم را کاهش دهد (هیستینگز و گروسک، 1998) و در نتیجه خودافشاسازی در نوجوانان را بیشتر سازد.

آگاهی از هیجانات خود و کودک
نظریات بهوشیاری بر ظرفیت فرد برای توجه متمرکز نسبت به حالات درونی چون هیجانات و شناخت -ها تاکید می کند. در مدل ما در زمینه فرزندپروری بهوشیارانه، ما بر ظرفیت والدین برای آگاهی از هیجانات خود و فرزندانشان تاکید می کنیم. هیجانات شدید می تواند فرایندهای ارزیابی ناخودآگاه را جرقه زند (دیک، 1992) که به عمل درآوری رفتارهای خاص می انجامد. برای شنیدن عمیق و توام با توجه و بدون قضاوت، والدین نیاز دارند که ظرفیت شناخت صحیح هیجانات خود و فرزندانشان را داشته باشند. والدین در طی فرزندپروری شان، هیجانات مثبت و منفی شدیدی را تجربه می کنند و طبیعتا تمامی جنبه-های فرزندپروری توسط حالت هیجانی والدین، درگیری و تنظیم شان تحت تاثیر قرار می گیرد. آگاهی هیجانی، بنیان فرزندپروری بهوشیارانه است، ازآنجاکه هیجانات قوی ،تاثیر قدرتمندی بر فرایندهای شناختی و رفتارهایی دارند که تمرین های فرزندپروری را تضعیف می سازد. اگر والدین از طریق آوردن آگاهی بهوشیارانه به تعامل شان قادر به شناخت هیجانات خود و فرزندشان باشند، می توانند آگاهانه انتخاب کنند که چگونه پاسخ دهند، به جای آنکه اتوماتیک وار، به این تجارب پاسخ دهند.
فرزندپروری بهوشیارانه هم چنین اشتیاق بزرگتر والدین و توانایی شان برای تحمل هیجانات قوی از طریق تمرکز زدایی آنها (آگاهی از اینکه احساسات تنها احساس هستند) را منعکس می سازد، بدین ترتیب به آنها اجازه می دهد که حضور آگاهانه تر و واقعی تری در لحظه با فرزندانشان داشته باشند.
تا کنون چه لغاتی در ذهنتان جان گرفت؟
بهوشیاری، فرزندپروری، فرزندپروری بهوشیارانه، گوش دادن، قضاوت نکردن، بدن، کلام، لحن، آگاهی هیجانی و ….
خسته اید؟ احساس ابهام و آشفتگی می کنید؟ چشمانتان نیاز به استراحت دارند؟ پشتتان درد گرفته؟ فکر کارهایی که مانده، و یا سر و صدای شکم تان کلافه تان کرده؟ اگر حس شان کردید و به توجه تان آمد، همین یعنی بهوشیاری….
یادتان می آید متن را با چه عنوانی شروع کردید؟
سفری آگاهانه و کنجکاوانه به دنیای شگفت انگیز فرزندپروری
بی شک اسباب این سفر، از مسیر و مقصدی که پیش رو داریم، شگفتی و احتمالا جذابیت کمتری دارد، می خوام بگم که هنوز نه اسباب سفر کامل شده و نه هنوز استارت ماشین رو زدیم، کوله ی سفرمون هنوز جا داره، اما شاید امروز خسته تر از آن باشیم که بتوانیم باقی اسباب سفر را بهوشیارانه، مرور کنیم، اما اگر قصد سفر دارید، از اولین نقطه با ما همراه شده اید و ما تا به انتها با شماییم و در تلاش برای کم رنگ ساختن ابهامات… قصدمان، سفری عاشقانه و آگاهانه به عمیق و عجیب ترین رابطه ای است که در حال تجربه اش هستیم: رابطه با فرزندان عزیزتر از جان…
در سفر عشق چنان گم شدم
کز نظر هر دو جهان گم شدم

چگونه و چرا به کودکانمان بهوشیاری را بیاموزیم؟
سفری کنجکاوانه و آگاهانه به دنیای شگفت انگیز فرزندپروری
نویسنده: جمعی از نویسندگان
تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
سفری بهوشیارانه را به مفهوم و دنیای شگفت انگیز فرزندپروری آغاز کردیم و برای سفری شادتر و ایمن تر، ابتدا کوله ی سفرمان را با ابزارهایی نیمه پر کردیم، باقی این ابزار را در این متن با شما در میان می گذاریم…
البته امیدوارم که در طول این هفته لحظه هایی را به کوله تان در حد نیم نگاهی توجه و عنایت داشته اید…
چرا که آمادگی جز از طریق توجه و تمرین میسر نمی شود.
پذیرش بی قید و شرط خود و کودک
فرزندپروری بهوشیارانه شامل توجه آگاهانه به نگرش ها و انتظاراتی است که ممکن است ادراک تعاملات فرزندپروری را مخدوش و منحرف سازد. ذهن انسان در ایجاد قضاوت های ناآگاهانه پیچیده است (بارگ و چارترند، 1999) و ادراکات والدین از نگرش ها و شایستگی فرزندانشان، بر انتظارات، ارزش ها و نهایتا رفتار فرزندشان تاثیر می گذارد (جیکوبز و اکلز، 1992؛ جیکوبز و همکاران، 2005). والدین از طریق پیام های رفتاری و کلامی شان، باورهایشان نسبت به نگرش ها و شایستگی های فرزندانشان را منتقل می-کنند و این پیام ها ممکن است توسط میل والدین در زمینه نگرش هایی که دوست دارند کودکانشان داشته باشند، تحریف شود حتی اگر برای آن کودک واقع بینانه نباشند (گودنو، 1985). برای مثال: تو توی غذا خوردن افتضاحی، انگار داری با غذات بازی می کنی… (با حالتی عصبانی و لحنی سرشار از نارضایتی)، لحظه ای به این پیام توجه کنید، تنها توجه به محتوای آن کافی است که دریابیم تمامی وجود کودک را در این پیام زیر سوال برده ایم: تو افتضاحی!
فرزندپروری بهوشیارانه شامل پذیرش بی قید و شرط صفات، ویژگی ها و رفتارهای خود و کودک است. پذیرش بی قید و شرط به معنای پذیرش آن چیزی است که در لحظه کنونی در حال وقوع است و بر پایه آگاهی واضح و توجه است که به فهم عمیقتری می انجامد. هم چنین به معنای پذیرش تعارضات رابطه، چالش برانگیز بودن فرزندپروری است و اینکه بزرگ شدن در دنیای امروز می تواند برای کودکان سخت باشد.
معنایی پذیرش
پذیرش به معنای تشخیص این است که چالش هایی که با آنها مواجه می شویم و اشتباهاتی که می کنیم همگی بخش سالمی از زندگی است. البته که پذیرش به معنای تایید رفتار کودک حتی در صورت تناقض با انتظارات والدین نیست. والدین بهوشیار پذیرش بنیادین شان را نسبت به وجود کودک شان منتقل می کنند و در عین حال استانداردها و انتظارات واضح رفتاری برای کودک تعیین می کنند که هم با بافت فرهنگی و هم سطح رشدی کودک متناسب باشد. به عبارت دیگر رفتار کودک مورد پرسش قرار می گیرد نه خود او… اگر بخواهیم به مثال قبل بازگردیم می توانیم این گونه تصحیح کنیم: مامان توجه داری که امروز تقریبا غذاتو نخوردی، صورتت نشون نمی ده که غذای بدمزه ای باشه ولی نشون میده که فکر و دلت اینجا نیست.
ابتدا حالت کودک را برای او توصیف می کنیم: کنجکاوانه و عاری از قضاوت، و از رفتار او تلاش می کنیم که علت را دریابیم.
خودتنظیمی در رابطه فرزندپروری
فراتر از مولفه های توجه کامل و آگاهی هیجانی، فرزندپروری بهوشیارانه درجه ای از خودتنظیمی را اعمال می کند. بدین ترتیب فرزندپروری بهوشیارانه مستلزم خودتنظیمی در بافت رابطه است. فرزندپروری بهوشیارانه به معنای آن نیست که تکانه نشان دادن هیجان منفی، خشم، یا خصومت ورزی احساس نشود، بلکه فرزندپروری بهوشیارانه به معنای مکث کردن قبل از نشان دادن واکنش در تعاملات والد-فرزندی است که به معنای ظرفیت بالاتر خودتنظیمی و تصمیم گیری در زمینه انتخاب رفتار و تمارین فرزندپروری است. در واقع در مثال قبل ما با توصیف حالات کودک برای خود و او فرصتی برای تنظیم شدن خریده ایم.
روشی که والدین به هیجانات کودکشان پاسخ می دهند و هیجانات خودشان را ابراز می کنند، تاثیر اجتماعی مهمی دارد. والدینی که نسبت به ابرازات هیجانی کودک شان شکیبا و حمایت کننده اند و ابرازات هیجانی منفی کودک شان را به دلیل هیجان منفی خودشان نادیده نمی گیرند، جوانان شایسته تری به لحاظ اجتماعی و هیجانی پرورش می دهند. فرزندپروری بهوشیارانه هم چنین ممکن است تمارین فرزندپروری را با آموزش کودکان در زمینه چگونگی نام گذاری، ابراز و صحبت در مورد احساسات شان ارتقا دهد که همین مسئله می تواند توانایی های خودتنظیمی کودکان را افزایش دهد. ادامه مثال قبل می تواند اینگونه باشد: چیزی مضطربت کرده؟ بی میل شدی و دائما رو صندلیت تکون تکون میخوری و انگاری بیقراری…من اینجام که ببینمت و بشنومت…

فرزندپروری بهوشیارانه

شفقت نسبت به خود و کودک
علاوه بر موضعی پذیرا و باز، فرزندپروری بهوشیارانه رفتار فعالانه همدلانه با خود به عنوان یک والد و با فرزند را شامل می شود. شفقت به عنوان یک هیجان، به میل کاهش رنج تعریف شده است. از طریق شفقت به کودک، والد بهوشیار میل به پاسخ متناسب با نیاز کودک و رفتار در جهت تسکین آشفتگی و ناراحتی که کودک نشان می دهد را تجربه خواهد کرد. کودکان والدین بهوشیار ممکن است عواطف مثبت و حمایت بیشتری را از والدین شان تجربه و احساس کنند. شفقت خود از احساس انسانیت تشکیل شده که ممکن است باعث شود والدین نسبت به رفتارهای والدگری خودشان موضعی بازتر و با خشونت کمتر و پذیرش بالاتری داشته باشند.
شفقت خود در فرزندپروری به معنای اجتناب از خودسرزنشگری است زمانی که اهداف فرزندپروری ناکام می شوند و همین عامل تلاش دوباره در جهت دستیابی به اهداف را تسهیل می سازد. هم چنین ممکن است ارزیابی اجتماعی که والدین احساس می کنند را کاهش دهد؛ از آنجا که والدین احساس می کنند رفتارهای فرزندپروری شان
یا رفتار فرزندشان در جمع قضاوت می شود. خودارزیابی های والدین می تواند تاثیر قابل ملاحظه ای بر فرزندپروری و تعاملات والد-فرزندی داشته باشد. والدینی که معتقدند شایسته و کارآمدند با کودکانشان به شیوه ای تعامل می کنند که بروندادهای رشدی موثری را ایجاد کنند. درحالیکه والدین، سختگیرترین و خشن ترین ناقدان خودشان هستند. رویکرد بهوشیارانه ممکن است به پذیرش رفتارها و تلاش های در جریان بیانجامد به جای آنکه تنها بر نتایج و بروندادهای خاص تاکید شود. تعداد زیادی از والدین در حال فکر کردن به این مسئله اند: باورم نمیشه دقیقا همون چیزایی رو به بچم گفتم که والدینم عادت داشتند به من بگویند. آیا تنها مقصدی که برای من وجود دارد تکرار اشتباهات والدینم است؟
رفتارهای فرزندپروری والدین ما به میزان شدیدی رفتار ما به عنوان والد را تحت تاثیر قرار می دهند. اما شناخت و توجه عمیق تر نسبت به خود و داستان زندگی خود، به ما در تغییر مسیر و پرورش کودکان با شفقت بیشتری کمک خواهد کرد. بهوشیاری از طریق ایجاد پایهر ای برای رابطه توام با عشق و امنیت با خودمان، به روابط ما با فرزندانمان کمک خواهد کرد.
اغلب والدین می خواهند رفتار مناسبی بعنوان والد نشان دهند- آنها می خواهند گرم باشند، ساختار ایجاد کنند و قواعد و قانونهایی داشته باشند و همه ی اینها خوب است. اما گاهی اوقات در همین لحظه گیر می-افتند، زمانی که کودکشان با عصیانیت بهانه گیری می کند و بدون توقف فریاد می کشد. اینجا جایی است که فرزندپروری بهوشیارانه وارد عمل می شود.
به نمونه ای از تعامل فرزندپروری بهوشیارانه اشاره کردم، مولفه های آن مکالمه چه بود؟
کنجکاوی، اشاره به هیجان، اشاره با حالات چهره ای و بدنی، پیشنهاد گوش کردن فعالانه، نام گذاری هیجان
نگران شده اید؟ با خودتان فکر می کنید که وای، من که همواره کودکم را قضاوت کردم و فرصتی برای ابراز خودش برای او مهیا نساختم… شاید بتوان لحظه ی حال را با آگاهی از پیامدهای رفتار گذشته و جبران آنها ترمیم کرد…اما چگونه از حالات بدنی و چهره ای هیجانات آگاه شویم و نام آنها را به درستی بیان کنیم؟
متن بعدی فرزندپروری بهوشیارانه به معرفی هیجانات و ابراز بدنی و چهره ای شان اختصاص خواهد یافت…
خب می توانیم با خیالی راحت و با کوله ای سبک سفرمان را آغاز کنیم…اما اندکی صبر، سحر نزدیک است…
در طول این هفته ابزارمان را بهوشیارانه تر بنگریم و به خودمان و کودکانمان عمیق تر و کنجکاوانه تر توجه کنیم…

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

keyboard_arrow_up